همه کاره، هیچکاره

من أوما الى متفاوت خذلته الحیل.

ترجمه:

کسى که به کارهاى پراکنده بپردازد، از یافتن راه حل صحیح براى آنها ناتوان مى ‏ماند.

شرح:

یک ضرب‏المثل فارسى، که به پیروى از کلام امام علیه ‏السلام، در زبان ما پیدا شده است مى‏ گوید:((همه کارها، هیچکاره ‏اند!))

ولى متأسفانه، این عیب در بعضى از افراد وجود دارد، که خود را((همه کاره)) مى ‏دانند. یعنى، در آن واحد، به چند کار مختلف مى ‏پردازد، و انتظار هم دارند که در تمام آن کارها، موفق و سر بلند باشد. در حالیکه، چنین افرادى، نه تنها در کار خود موفق نمى ‏شوند، بلکه به دهها مشکل و ناراحتى برخورد مى ‏کنند که از چاره جویى و یافتن راه حل آنها عاجز مى‏ مانند، علاوه باعث مى‏شوند که چرخ امور جامعه نیز بخوابد و به افراد اجتماعى هم لطمه بخورد. زیرا در جامعه بشرى، کارهاى مردم، به یکدیگر مربوط و پیوسته است، طورى که اگر در یک گوشه از جامعه، کارى معطل بماند و به خوبى انجام نشود، کارهاى دیگران هم، بر اثر آن، معطل خواهد ماند.


از قدیم گفته‏ اند:((شکارچى طمع کارى که در آن واحد دنبال دو خرگوش بدود، هیچکدام را نمى‏تواند شکار کند)). انسانى هم که بخواهند در آن واحد، دنبال چند کار برود، هیچکدام از آن کارها را، یاد نمى‏گیرد و در هیچ رشته‏ ایى، نمى‏توان مهارت لازم را بدست آورد. بدون شک، اگر کسى بگوید:((من هم پزشکى مى‏دانم، هم معمارى مى‏کنم، هم نان مى ‏پزم، هم قالیباف هستم، هم در نجارى و در و پنجره سازى مهارت دارم و هم رادیو و تلویزیون تعمیر مى‏کنم)) مطمئن باشید که هیچکدام از این کارها را بلد نیست. و اگر هم، از هر یک از این کارها، اطلاعى داشته باشد، اطلاع او آن قدر کم و ناچیز است که هیچگاه موفق نخواهد شد یکى از این کارها را به درستى انجام دهد.

پس، انسان عاقل کسى است که: بجاى آن که فکر و وقت خود را تلف کند و از هر کارى، مقدار کمى یاد بگیرد، نیروى خود را صرف یادگیرى و انجام یک کار کند تا هم در زندگى شخصى موفق شود، و هم وجودش براى جامعه فایده بیشترى داشته باشند.